شنبه ۲۳ آذر ۹۸ ۱۴:۳۴
در حاليكه مردم كشورمان به دليل شرايط بد اقتصادي و وضعيت نا به سامان و ناپايدار ارزي، درگير راهي براي كسب درآمد و بهبود شرايط خود هستند، مدتي است كه سرو كله ارزي با ساختاري الكترونيك و متفاوت به نام بيت كوين پيدا شده است كه سروصداي زيادي را هم به پا كرده است و پاي بسياري را به اين بازار پرنوسان اما پرسود باز كرده است.
عده اي مي گويند كه خريد بيت كوين بسيار مهم است و مي تواند آينده شما را تامين كند. اما كم نبوده اند كساني كه بدون داشتن اطلاعات پا به عرصه سرمايه گذاري گذاشته اند و نه تنها موفق نبوده اند بلكه مقدار زيادي از سرمايه خود و گاها تمام آنرا از دست داده اند. اكنون نيز شرايط بسيار حساس و مهمي را پيش رو داريم.
قيمت بيت كوين كه امسال تا 13000 دلار هم رشد داشت و اكنون خريد و فروش بيت كوين در صرافي ارز ديجيتال بايننس با قيمت 7200 دلار انجام مي شود، صعود و سقوط هاي زيادي داشته است. قيمت بيت كوين براي چندين بار حتي تا مرز صفر شدن هم پيش رفت و تصورات بر اين بود كه اين ارز ديگر نابود شده و اميدي براي بازگشت آن وجود ندارد. اما در همين زمان بود كه قيمت آن به طور ناباورانه اي دوباره منفجر شد و بازار خريد بيت كوين داغ شد و باعث شد تا 20,000 دلار هم پيش برود.
اما اكنون سوال اين است: آيا بيت كوين با هاوينگ كه گفته مي شود از مهم ترين عوامل تاثيرگذار بر قيمت بيت كوين خواهد بود، دوباره اوج خواهد گرفت؟
در هاوينگهاي پيشين، بازار با نقطه عطفي صعودي رو به رو شد و صعود هميشه اتفاقي لذت بخش بوده است.
بسياري معتقدند كه تاريخ بار ديگر خود را تكرار خواهد كرد و هاوينگ بعدي بيت كوين، باعث خواهد شد تا بازار صعودي ديگري آغاز شود. اما سوال اينجاست كه اگر بازار صعودي پيش از هاوينگ اتفاق افتاده باشد چه؟ چرا نميگوييم كه تاثيرات هاوينگ بر قيمت، همين حالا هم مشهود شده است؟
جواب اين سوال اينجاست كه نصف شدن پاداش استخراج فقط يك اتفاق نيست، بلكه يك روند داستاني و مبتني بر اخبار است كه نميتوان انتهايش را ديد.
در اين مقاله كه از كوين دسك بازگرداني شده است قصد داريم به بررسي تاثير هاوينگ بر قيمت بيت كوين بپردازيم. ابتدا بياييد نگاهي به مفهوم هاوينگ و دليل وجود آن بياندازيم.
براي كنترل تورم در بيت كوين، پروتكل آن طوري برنامه ريزي شده است كه داراي محدوديت ۲۱ ميليون واحدي باشد. ورود كنترل شده و با ريتم ثابت بيت كوينهاي جديد در واقع نوعي مشوق و جايزه براي پردازندگان تراكنشهاي بيت كوين است كه ماينر نام دارند. هر چهار سال يكبار، اين جايزه بلاكها نصف ميشود؛ نكته جالب اينجاست كه اين اتفاق باعث شباهت استخراج بيت كوين به استخراج طلا ميشود، چرا كه در استخراج طلا نيز رفته رفته با استخراج طلاي بيشتر، شانس يافتن آن كمتر ميشود. ۲۸ نوامبر سال ۲۰۱۲، براي اولين بار پاداش شبكه بيت كوين از ۵۰ به ۲۵ واحد كاهش يافت. نهم جولاي سال ۲۰۱۶ نيز اين ميزان بار ديگر نصف شد و در حال حاضر استخراج هر بلاك از شبكه بيت كوين جايزه ۱۲.۵ واحدي دارد.
ماه مي سال ۲۰۲۰، پاداش استخراج شبكه بيت كوين يكبار ديگر نصف ميشود و پس از ماين هر بلاك ۶.۲۵ واحد از اين ارز به ماينر ميرسد.
اگر اين ارز ديجيتال بخواهد تا هاوينگ بالاي ۸ هزار دلار بماند، بازار بايد ۲.۹ ميليارد دلار ورودي سرمايه داشته باشد تا بتواند از پس تاثير تورميِ بيت كوينهاي جديدي كه وارد اكوسيستم ميشود بربيايد. حتي با وجود ثابت ماندن رشد سرمايهگذاري، كاهش فشار فروش بيت كوين كه پس از هاوينگ اتفاق ميافتد، باعث افزايش قيمت بيت كوين خواهد شد. كاهش فشار نيز از آن جهت صورت ميگيرد كه سكههاي كمتري وارد بازار ميشود. اين نظر يكي از مفسران و سرمايه گذاران حوزه بيت كوين به نام تور دميستر (Tuur Demeester) است.
يكي ديگر از تحليلگران اين حوزه كه در توييتر با نام مستعار PlanB فعاليت مي كند پا را يك قدم فراتر گذاشته است. وي از نرخ «توليد و عرضه» (Stock to Flow)، براي ايجاد يك مدل پيشبيني استفاده ميكند. اين مدل با استفاده از دادههاي بسيار دقيق تاريخي در تغييرات قيمت بيت كوين، وضعيت بازار را پيشبيني ميكند؛ در اين مدل از طلا و نقره به منظور الگوگيري استفاده ميشود. همانطور كه در خط مشكي نمودار بالا مشاهده ميكنيد، قيمت بيت كوين پس از هاوينگ آينده به ۶۰ هزار دلار ميرسد. لازم به ذكر است كه نرخ توليد و عرضه از تقسيم تعداد باقيمانده از ارزهاي عرضه نشده و توليد ساليانه به دست ميآيد.
صد البته انتقادهايي نيز به سمت اين مدل روانه شده است. پس از بررسيهاي دقيق اين مدل مشخص شد كه احتمال رخداد چيزي كاملا متضاد با پيشبيني آن نيز وجود دارد. از طرف ديگر اين سوال در ذهن ايجاد ميشود كه در شرايط عادي و مساوي، كاهش عرضه بايد باعث افزايش ارزش شود. پس چرا نميشود گفت كه قيمت از قبلتر به سمت همان شيب صعودي در حركت است؟
اينجا دقيقا همانجايي است كه پاي سناريوي جديد به ماجرا باز ميشود.
از لحاظ فني نميتوان هاوينگ را يك رخداد فاندامنتال در نظر گرفت، چرا كه از نقطه نظر سنتي سرمايهگذاري، هاوينگ تغيير دهنده ارزش نيست. در تحليل يك دارايي، فاندامنتال به متغيرهايي گفته ميشود كه در عين حال كه قابل شمارشاند، باعث افزايش آن دارايي نيز ميشوند. مثلا سود، حجم بازار و ترازنامهها از جمله اين متغيرها هستند. از همين رو «كميابي»، كه از پيش برنامهريزي شده است، يك متغير فاندامنتال نيست، بلكه يك حقيقتِ عملي است.
ميتوانيم اينطور در نظر بگيريم كه حقايق به خودي خود قابل تعبير نيستند، اما تاثيرات آنها چيزي تعبيرپذير است. شكي نيست كه هاوينگ رخ خواهد داد، فقط مشخص نيست چه داستاني پس از آن رخ ميدهد و تاثير اين داستان چيست.